loading...
♂Đεζ ŠђεҚαşŦε♀
piter بازدید : 192 نظرات (0)

با پاي دل قدم زدن آن هم كنار تو


 باشد كه خستگي بشود شرمسار تو

 در دفتر هميشه ي من ثبت مي شود

 اين لحظه ها عزيزترين يادگار تو

 تا دست هيچ كس نرسد تا ابد به من

 مي خواستم كه گم بشوم در حسار تو

 احساس مي كنم كه جدايم نموده اند

 همچون شهاب سوخته اي از مدار تو

 آن كوپه ي تهي منم آري كه مانده ام

 خالي تر از هميشه و در انتظار تو

 اين سوت آخر است و غريبانه مي رود

 تنهاترين مسافر تو از ديار تو

 هر چند مثل آينه هر لحظه فاش تو

 هشدار مي دهد به خزانم بهار تو

 اما در اين زمانه عسرت مس مرا

 ترسم كه اشتباه بسنجد عيار تو
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
می خواستم زندگی کنم راهم را بستند
ستایش کردم گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم گفتند بهانه است
خندیدم گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید می خواهم پیاده شوم
من محتاج نگاهی که بر من بلغزد نیستم
من خودم هستم و یک حس بهاری به خدا
که به صد عشق زمینی می ارزد.




خدایا
یک چیزی میگم ولی ازم دلگیر نشو
به خودت قصم آدم هات خیلی نامردن





بــ ـه کبــ ـریـ ـت نیـ ـازی نـیـسـ ـت!
سیـ ـ ـگـ ــار را بـــر لـبـــم مـ ـ ـی گـــذارم و
بـ ـه درد هـــایــ ـم فکـــ ـر میــ ـکــ ـنــ ـم
خــودش آتـ ـ ـش مـ ـی گیـ ـرد . . .!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 338
  • کل نظرات : 877
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 125
  • باردید دیروز : 32
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 466
  • بازدید ماه : 1,559
  • بازدید سال : 12,452
  • بازدید کلی : 57,594